به گزارش پایگاه خبری امیدرسان، خیلی اوقات که فشار مشکلات یا محدودیتها زیاد میشود یا همهچیز ناامیدکننده بهنظر میرسد، آدم فقط به یک انگیزه نیاز دارد برای اینکه امیدش را از دست ندهد و برای حل شدن مشکلات تلاش کند. امید، شادی، غرور؛ روانشناسی مثبتگرا میگوید اینها احساساتی هستند که به آدمها انگیزه فعالیت میدهند و کمک میکنند محدودیتها و مشکلات را راحتتر پشت سر بگذارند.
اما این موضوع فقط محدود به تجربههای فردی نیست و در مورد موضوعات اجتماعی هم کاربرد دارد. به همین خاطر است که تحریک احساسات مثبت اخیراً بهعنوان یک تکنیک موثر در روزنامهنگاری سازنده مطرح شده و هدف از آن این است که هم از سرخوردگی مخاطبین بهخاطر حجم زیاد اخبار منفی جلوگیری کند و هم آنها را به مشارکت فعال در حل مشکلات ترغیب نماید. در این گزارش به بررسی این تکنیک و کاربرد آن در روزنامهنگاری پرداخته میشود
احساسات مثبت پیشرفت را کلید میزند
«مارتین سلیگمن» که جزو پیشگامان روانشناسی مثبتگرا و از افراد صاحبنظر در این رشته است میگوید احساسات مثبت مثل امید، شادی و رضایت، نشاندهنده و شاخص وجود رشد و پیشرفت هستند؛ یعنی وقتی در یک زمینه فردی یا اجتماعی پیشرفت اتفاق بیفتد، این احساسات را میتوان در آدمها دید.
اما «باربارا فردریکسون» استاد روانشناسی دانشگاه میشیگان میگوید احساسات مثبت فقط نتیجه رشد و پیشرفت نیستند؛ بلکه خودشان میتوانند پیشرفت را بهوجود بیاورند یا تقویت کنند. او این موضوع را در نظریه مشهور خود به نام «بسط دادن و ساختن» ( broaden-and-build) مطرح کرده و اینطور توضیح میدهد که احساسات مثبت، فرد را تشویق میکند یک کار موثر برای حل مشکل انجام دهد و ذهنش را برای برنامهریزی و تصمیمگیری بهتر باز میکند. مثلا «شادی» میتواند برای خلاقیت، انگیزه بهوجود بیاورد و باعث کنار زدن محدودیتها توسط فرد شود.
به گزارش امیدرسان، «علاقه» به یک موضوع، او را برای کشف اطلاعات بیشتر مشتاق میکند و احساس «غرور» باعث میشود موفقیتهایش را با دیگران به اشتراک بگذارد و برای رسیدن به موفقیتهای آینده ایدهپردازی کند. تمام اینها باعث میشود فرد به یک موفقیتی دست پیدا کند که دوباره احساسات مثبت را بهوجود میآورد؛ در نتیجه یک مارپیچ مثبت و رو به بالا را شکل میدهد.
نکته بسیار مهم دیگری که فردریکسون در تحقیقاتش متوجه شد این بود که احساسات مثبت میتواند تاثیرات بد مربوط به احساسات منفی را خنثی کند و قدرت تحمل روانی فرد را بیشتر نماید.
یک روزنه امید کافی است
«روزنه امید»، یک اصل مهم روانشناسی و یکی از تکنیکهای اصلی است که در روزنامهنگاری سازنده مورد استفاده قرار میگیرد؛ یعنی سبکی از روزنامهنگاری که به دنبال این است که از سرخوردگی مخاطب نسبت به اخبار جلوگیری کند و او را به مشارکت در حل مشکلات ترغیب نماید.
«کارن مکاینتایر» که از پیشگامان این سبک است، تحقیقاتی را برای بررسی تاثیر این تکنیک بر روی مخاطب انجام داد و متوجه شد اضافه کردن یک روزنه امید به خبری که ذاتاً منفی است، باعث میشود خوانندگان احساس بسیار مثبتتری داشته باشند. این یعنی برای ایجاد یک رویکرد سازنده، حتما لازم نیست کل خبر مثبت باشد یا اخبار تلخ و منفی سانسور شوند؛ بلکه کافی است یک روزنه امید مثلا یک راهحل برای مشکل موجود یا یک نقطه مثبت ماجرا نیز در آن خبر و گزارش گنجانده شود.
به این ترتیب خبرنگارها و مدیران رسانهای جایگاه نظارتی و انتقادی خود را با منعکس کردن مشکلات و ناکارآمدیها حفظ میکنند و در عین حال از تزریق ناامیدی خودداری میکنند.
مخاطب یک اقدام موثر انجام میدهد
مکاینتایر یک نمونه عملی را مثال میزند و میگوید یک گزارش خبری در مورد بیخانمانها موضوعی است که ذاتاً منفی و تلخ است اما وقتی یک خبرنگار به زوایههای دیگری از موضوع پرداخت که به مخاطب نسبت به حل مشکل امیدواری داد یا حتی خاطرهای از زبان کارتنخوابها گفت که میان آن همه تلخی و ناراحتی کمی احساس شادی را منتقل میکرد، باعث شد مخاطبها نسبت به حالت عادی که گزارش کاملا منفی و تلخ را میخواندند، احساس بهتری داشته باشند.
به گزارش امیدرسان، همین احساس بهتر، باعث شد بیشتر درگیر گزارش شوند، آن را لایک کنند، با دیگران به اشتراک بگذارند و از آن فراتر، یک اقدام عملی برای کمک به بیخانمانها انجام دهند. مثلا یک طومار برای حمایت جدیتر دولت از آنها امضا کنند و یا به خیریهای که بیخانمانها را تحت حمایت خود قرار میدهد کمک بیشتری بکنند.
این اتفاق بهخاطر همان اصلی است که فردریکسون در تئوریاش مورد اشاره قرار میدهد؛ اینکه برانگیخته شدن یک احساس مثبت در افراد، آنها را به یک اقدام مثبت ترغیب میکند و یا باعث شود در ذهن آنها محدودیتها و مشکلات قابل کنار زدن باشد و همین به آنها انگیزه بیشتری برای مشارکت در حل آنها بدهد.
تحقیقات نتایج را تأیید میکند
دنیس بیدن استاد دانشگاه ساوتمپتون انگلیس نیز برای اینکه بررسی کند این تکنیک چقدر موثر است یک آزمایش را طراحی کرد که در آن، سه گزارش با پرداختن به زاویههای مختلفی از یک موضوع یکسان تنظیم شده بود؛ گزارش اول، یک روایت معمولی از ماجرا بود، گزارش دوم، احساسات منفی مانند ناامیدی و غم را در مخاطب بهوجود میآورد و سومین گزارش به شکلی تنظیم شده بود که به مخاطب احساسات مثبت مانند امید و شادی را منتقل میکرد. هدف این بود که واکنش مخاطبین بعد از خواندن هر یک از این سه نوع گزارش، بررسی و با هم مقایسه شود.
نتیجه این تحقیق نشان داد مخاطبانی که گزارش سوم را خوانده بودند و محتوای آن احساسات مثبتی در آنها بهوجود آورده بود، نسبت به دو گروه دیگری خیلی بیشتر در موضوع گزارش درگیر شده بودند و تمایل داشتند یک کار عملی برای حل مشکلی که در گزارش به آن پرداخته شده بود، انجام بدهند.
انتهای پیام/